3ـ دنیاطلبی
امام صادق میفرماید در یکی از مناجاتهای حضرت موسی با خداوند، خطاب رسید که «ای موسی بدان که دنیادوستی آغاز همة فتنهها است. ...» امام علی، در این باره میفرماید: «آگاه باشید که دوستی دنیا اساس همة گناهان، دروازة همة بلاها و مجمع هر فتنهای است.»
آن امام عزیز در تحلیلی کلی، انگیزة مشترک همة مخالفان خود، اعم از ناکثین، قاسطین و مارقین، را دنیاطلبی میداند و میفرماید: «چون به کار برخاستم گروهی پیمانِ بسته شکستند و گروهی از جمع دینداران بیرون جسته و گروهی دیگر با ستمکاری دلم را خستند. گویا هرگز کلام پروردگار را نشنیدند یا شنیدند و کار نبستند که میفرماید: «سرای آن جهان از آن کسانی است که برتری نمیجویند و راه تبهکاری نمیپویند و پایان کار، ویژة پرهیزگاران است» آری به خدا دانستند، لیکن دنیا در دیدة آنان زیبا بود و زیور آن در چشمهایشان خوش نما.»
علت خودداری زید بن ثابت دنیازدگی بود. کسی که سرمایة او به اندازهای باشد که شمشهای طلا و نقرهاش را با تبر جدا کنند، چگونه میتواند با حکومت علی(ع) کنار آید؟
نگاهی به کارنامة اقتصادی سران فتنة جمل نیز همین حقیقت را نشان میدهد که عامل اصلی پیدایش این فتنه دنیاطلبی و ثروت اندوزی آنان بود.
دنیا طلبی سران فتنة قاسطین نیز بر همگان روشن است. عمرو بن عاص در ابتدای خلافت امام علی در نامهای خطاب به معاویه نوشت: «هر کار که میتوانی انجام بده؛ زیرا فرزند ابوطالب، چنانکه چوب را پوست میکنند، تو را از هر مال و سرمایهای که داری، جدا خواهد کرد.»
شاید گمان شود که عامل دنیاطلبی و زراندوزی را نتوان دربارة فتنهگران نهروان بیان کرد. زیرا دنیاطلبی با شبزندهداری و نماز و روزة طولانی چندان قابل جمع نیست! اما نباید فراموش کرد بسیارند کسانی که دین را پلی برای دستیابی به دنیا قرار میدهند. مالک اشتر، صحابی بصیر امام علی، چه زیبا این حقیقت را دربارة خوارج فهمیده بود آنگاه که خطاب به آنان میگفت: «ای گروه پیشانی سیاه! گمان میکردیم نماز شما از سر بیرغبتی به دنیا و شوق به لقاء الله است؛ در حالی که اکنون میبینیم از مرگ گریزان و به سوی دنیا شتابانید.»
4ـ بدعتگذاری در دین
بدعت در حقیقت مکمل عامل اول، یعنی هوا و هوس، است. ابزاری است در دست هوسرانانی که اطلاعاتی از دین دارند و سعی میکنند با تمسک به آیات و احادیث و ارائة تفاسیر خاصی از آنها راهی برای توجیه هوا و هوس خود بیابند. بدعت در دین معمولاً از سوی عالمان صورت میگیرد و نه مردم عادی. لغزش این گروه است که موجب لغزش جمع کثیری از مردمان میشود. مگر غیر از این است که بدعتهای صورت گرفته در صدر اسلام موجب شد عدة بسیاری از مردم مسلمان و صحابة پیامبر قربة الی الله دست به جنایتهایی هولناک علیه خاندان پیامبر و شهدای کربلا زدند. «کل یتقربون الی الله بدمه»؟ مگر عمر بن سعد برای تحریک و تهییج سپاهیان خود به جنگ با امام حسین و یاران مظلومش، با شعار «یا خیل الله ارکبی و بالجنة ابشری» دستور حمله به خیام امام حسین را صادر نکرد؟
5ـ خودرأیی در برابر رهبری
اطاعت از رهبری انبیا و رهبری اولی الامر واجب شده است.«اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»(نساء/59) اطاعت کنید خدا را و پیامبر او را و صاحبان امر را از میان خودتان.
کسانی که در برابر رهبری جامعه که بر اساس وحی و امامت و ولایت مشخص شده است به رأی خود متوسل می شوند یا به خطهای دیگری که از سوی فتنه گران ایجاد می شود گرایش می یابند، در دامن فتنه می افتند. به همین جهت در قرآن تأکید بسیار شده که تنها به احکام خدا متوسل شوید و همه جا حکم خدا را جاری کنید تا فساد ایجاد نشوید و آنهایی که به غیر حکم خدا توجه کرده عمل نمایند و حکم کافر ظالم و فاسق می داند و موارد اختلاف را هم به خدا و رسول ارجاع نموده است. بنابراین توسل به اجتهاد در برابر نص خدا و رسول و لایت خودرأیی در برابر رأی و امر رهبری و تبعیت از خطهای گمراهی که در برابر خط امامت گشوده می شوند می باشد و انسان را در فتنه می اندازد.(6)
ریشه های فتنه در کلام امام علی (ع)
مـولاى مـتـقـیـان، ریـشـه و عـامـل اصـلى پیدایش فتنه ها را پیروى از هوا و هوس ها و بدعت گذارى در دین مى داند: «اِنَّمـا بـَدْءُ وُقـُوعِ الْفـِتـَنِ اَهـْواءٌ تـُتَّبـَعُ وَ اَحـْکامٌ تُبْتَدَعُ یُخالَفُ فیها کِتابُ اللّهِ وَ یـَتـَوَلّى عـَلَیـْهـا رِجـالٌ رِجـالاً عـَلى غـَیـْرِ دینِ اللّهِ... یُؤْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ فـَیـُمـْزَجـانِ فـَهـُنالِکَ یَسْتَوْلِى الشَّیْطانُ عَلى اَوْلِیائِهِ وَ یَنْجُو الَّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللّهِ الْحُسْنى» (7)
همواره آغاز پدید آمدن فتنه ها، هواپرستى و بدعت گذارى در احکام آسمانى است، نوآورى هـایـى کـه قـرآن بـا آن مخالف است و گروهى با دو انحراف یاد شده بر گروه دیگر سـلطه و ولایت یابند که برخلاف دین خداست… فتنه گران؛ قسمتى از حق و قسمتى از باطل را مى گیرند و به هم مى آمیزند و شیطان از این فرصت استفاده کرده، بر دوستان و پـیـروان خـود چـیـره مـى گـردد و تـنـهـا آنـان کـه مشمول لطف و رحمت پروردگارند، نجات خواهند یافت.
از سـخـنـان گهربار مولاى متّقیان (ع) این گونه استنباط مى شود که زمینه ها و شرایط اصـلى فـتـنه در جامعه، پیروى از هوس هاى نفسانى مانند جاه طلبى و دنیا دوستى و نیز بـدعـت در دیـن خداست و ابزار اصلى فتنه گران براى ایجاد فتنه در جامعه، امتزاج حق و بـاطـل اسـت. هـرگـاه مـرز حـق و بـاطـل در اذهـان مـردم و افـکـار عـمـومـى دچـار تـزلزل گـردد و اخـتـلاط میان حق و باطل حاصل شود، بناى فتنه در جامعه پى ریزى مى شـود. براى تبیین موضوع به دو نمونه از فتنه هاى پدید آمده در زمان آن حضرت اشاره مى کنیم:
1ـ فتنه جمل : جـنـگ جـمل به خاطر جاه طلبى گروهى از جمله طلحه و زبیر علیه حکومت عـدل عـلى (ع) بـه راه افـتـاد. فـتـنـه جـویـان بـراى فـریـب افکار عمومى، عایشه همسر پـیـامـبـر (ع) را نـیـز براى ستیز با على (ع) به همراه خود به صحنه جنگ آوردند. در بحبوحه جنگ و در آن موقعیت حسّاس، یکى از یاران امام على (ع) به نام «حارث»، به آن حـضـرت مـراجـعه کرد و عرضه داشت: 'من در امر حیرت آورى گرفتار آمده ام؟ حیرانم از ایـنـکه مى بینم شما با کسانى "از قبیل طلحه، زبیر و عایشه" مى جنگید که از صحابه بـزرگ پـیامبر (ص) بوده اند و از طرفى خود شما هم از نزدیکان پیامبر (ص) هستید، هر دو طرف سابقه درخشانى در حمایت از اسلام دارید؛ در این امر متحیّر مانده ام که کدام یک از شما را بر حق بدانم؟' حضرت على (ع) توصیه روشن گرِ مهمى به او فرمودند:
«یا حارِثُ اِنَّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ! اِنَّکَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَ اَهْلَهُ وَ لَمْ تَعْرِفِ الْباطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ اَتاهُ» (8)
اى حـارث! تـو بـه پـیـش پـاى خـود چـشـم دوخـتـه اى و از بـلنـدا بـه مسائل نمى نگرى، در نتیجه به سرگردانى دچار آمده اى. تو حق را نشناخته اى تا اهلش را بازشناسى، باطل را نیز نمى شناسى تا هر که بدان سو رفت، بشناسى.
2ـ فـتـنـه صفین: در این جنگ هنگامى که سپاهیان على (ع) در آستانه پیروزى نهایى بر لشـکـر مـعـاویـه، قـرار گـرفتند و سپاه اسلام، مى رفت که ریشه ظلم و ستم امویان را بخشکاند؛ معاویه به سیاست مدار کهنه کار و نیرنگ باز خود «عمرو عاص»، پناه برد. او از اصـل اسـاسـى ایـجـاد فـتـنـه، یـعـنـى مـشـتـبـه کـردن حـق و باطل در میان سپاه على(ع)به خوبى استفاده کرد و دستور داد: سپاه معاویه، قرآن ها را بـر سـر نیزه کنند و بگویند ما نیز مسلمانیم، پس چرا باید با یکدیگر بجنگیم؟ اینجا بـود کـه نـطـفـه فـتـنـه شکل گرفت و شروع به رشد نمود. سپاهیان على (ع) با دیدن قرآن ها از ادامه جنگ دست کشیدند؛ چرا که، سایه اى از شک و تردید بر سپاه امام خیمه زد و کـار بـه جایى رسید که برامام به حق خود شوریده و او را از ادامه جنگ بازداشتند و از این فتنه، فتنه هاى دیگرى مانند، فتنه دهشتناک خوارج متولد شد و امام (ع) به دست همین فـتـنـه جـویـان شـیـطـان صـفـت «خـوارج» بـه شـهـادت رسـیـد و جـهـان اسـلام از حـکـومـت عـدل آن حـضرت و دیگر پیشوایان معصوم (ع) محروم گردید و معاویه و دیگر شاخه هاى شـجره خبیثه اموى بر مردم مسلط گردیدند و در نتیجه استقرار حکومت ننگین اموى، اعمالى از آنان و بنى عباس سر زد که هیچ شباهتى به اسلام نداشت با اینکه متاءسفانه همه آن ها عنوان خلیفه رسول اللّه (ص) را یدک مى کشیدند. (9)
و اینهـا هـمـه، نـتـیـجـه سـیـاسـت شـیـطـانـى آمـیـخـتـن حـق و بـاطـل بـود کـه سـیـاسـت گـرانِ بـاطـل در پـوشـش حـق و بـا شـعـار عـدالت و اصـول انـسـانـى، اعـمـال شـیـطـانـى و سـودجـویـانـه خـود را در این قالب به انجام می رساندند.
شناخت فتنه و ویژگیهای آن از مهمترین مسائل اجتماعی هر جامه به شمار می اید بدون این شناخت امکان هیچ نوع راه حل و گریزی از فتنه وجود ندارد . در جامعه شناسی متداول امروز، واژه ای به نام فتنه یا مشابه آن که خاص فرهنگ قرآنی و اهل البیت(علیهم السلام) است، دیده نمی شود . اما مفاهیم و اصطلاحاتی وجود دارد که می تواند نمایانگر برخی از ابعاد فتنه باشد از جمله گسست فرهنگی، تاریخی و ایدئولوژی، فردگرایی افراطی، کاهش روح تعاون، کاهش انسجام اجتماعی و اختلاف میان کارگزاران در سطوح نظری و برنامه ریزی و اجرایی.
شگردهای فتنه گران
1ـ استفاده از چهره های موجه و مقدس2ـ شبهه افکنی3ـ تحریک احساسات 4ـ تفرقه افکنی5ـ استفاده از شعارهای خوب و جذاب6ـ در آمیختن حق و باطل
در گذشته، فتنهها عموماً بعد از فراهم شدن ناخواستة بسترها و زمینهها توسط عدهای از افراد بانفوذ رهبری میشدند. اما امروزه مطالعات فراوان مردمشناختی، جامعهشناختی، روانشناختی، سیاسی، منطقهای و تاریخی دربارة یک ملت صورت میگیرد تا نقاط قوت و ضعف آن به دست آید و بهترین، سریعترین و کمهزینهترین شیوه برای براندازی نظام حاکم بر آن جامعه به کار گرفته شود. فتنههای این دوران، همراه با برنامهریزیهای راهبردی دقیقی صورت میگیرند. با شناخت شگردهای فتنهگران بهتر میتوان به مقابله با فتنه پرداخت. هدف اصلی بسیاری از فتنهها علیه جمهوری اسلامی جایگزینی حکومتی لیبرال به جای حکومت اسلامی است. برای تحقق این هدف لازم است از قبل زمینههای فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و ذهنی آن فراهم شود. به همین دلیل، بدون داشتن یک برنامه استراتژیک بزرگ و جامع، دستیابی به چنین هدفی غیر ممکن است. فتنهای میتواند مؤثر باشد، که برای همة قدمهای بعدی خود برنامه داشته باشد. طبیعتاً اگر فتنهگران تجزیه و تحلیلی استراتژیک از وضعیت یک جامعه نداشته باشند، نمیتوانند فهم درستی از قدمهای بعدی و حوادث آینده داشته باشند، فقط جلوی چشم خود را میبینند و به همین دلیل احتمال پیروزی آنان بسیار ضعیف است. افزون بر داشتن برنامة استراتژیک، برای اجرایی کردن استراتژیها نیازمند تاکتیکها و روشهای کنش متناسب با هر موقعیت خاص هستند.
1ـ استفاده از چهرههای موجه و مقدس
داستان روضهخوانی که قربة الی الله همیشه یک روضة غیر مستند را (بدون آنکه خودش بداند) میخواند! که معلوم شد با چند واسطه به یکی از مخالفان اسلام میرسد. آن روضة ساختگی، به قصد تخریب و انحراف در حقیقت عاشورا، اگر بخواهد مقبول مردم شود، باید از زبان خود عاشورائیان گفته شود! باید از زبان چهرههای مقدس و تأثیرگذار و به واسطة افراد مورد اطمینان و خوشسابقه صورت گیرد! همین ماجرا را در بسیاری از فتنهها میبینیم. فتنهگران اصلی برای آنکه بتوانند به اهداف خود برسند، با ترفندهای مختلف میکوشند سخن خود را از زبان چهرههای موجه و مقدس بیان کنند. (10)
2ـ شبهه افکنی
یکی دیگر از شگردهای فتنه گران این است که حرکت خود را در فضایی روشن و واضح انجام نمی دهند آنان در هر موردی می کوشند تا مردم را در انتخاب درمانند و امکان تشخیص و شناسایی را از دست بدهند و آنگاه آنچه را که در نظر دارند و همشکل و شبیه حق درست کرده اند به عنوان حق به مردم بشاسانند و انحراف ایجاد کنند فتنه گران از قرآن هم نمی گذرند و از متشابهات آن نیز برای هدف خویش یعنی مشتبه کردن چند مسأله استفاده می کنند مانند خوارج که شعار خویش را از قرآن انتخاب کردند ان الحکم الا لله (یوسف/40)و ب معنی مطابق رأی و نظر خویش به مقابله امام علی(ع) بر می خیزند . (11)
3ـ تحریک احساسات مردم
استفادة عایشه از این شگرد برای مقابله با امام علی. همة مورخان اذعان کردهاند یکی از سرسختترین دشمنان عثمان، عایشه همسر پیامبر بود. او مدتها بود در شهر مکه عَلَم مخالفت با عثمان را برافراشته بود و آروزی مرگ او را در سر داشت. و به گونههای مختلف مردم را تحریک میکرد که علیه او قیام نمایند. اما به محض شنیدن خبر قتل عثمان و بیعت مردم مدینه با امام علی با اینکه به سوی مدینه در حال حرکت بود، سفر خود را نیمه تمام گذاشت و به مکه باز گشت و موضع خود را دربارة عثمان به طور کامل تغییر داد و در کنار حجر اسماعیل به صورت علنی و آشکار به مخالفت با امام علی پرداخت و با سخنرانیهای احساسی و عاطفی خود کوشید مردم را به بهانة خونخواهی عثمان علیه امام علی بسیج نماید. وی که به دلیل همسری پیامبر محبوبیت فراوانی در بین مردم داشت و به تعبیر امام علی «اطوع الناس فی الناس» بود، توانست با تحریک احساسات مردم و استفاده از موقعیت اجتماعی خود بسیاری از آنان را علیه امام علی تحریک کند و طولی نکشید که مکه را به عنوان پایگاهی برای مخالفان حکومت مرکزی قرار داد و بعد از مدتی طلحه و زبیر نیز به او ملحق شدند. (12)
4ـ تفرقه افکنی
یک جامعة یکپارچه و متحد، به طور طبیعی سدّ محکمی است در برابر هر گونه فتنهانگیزی. فتنهگران زمانی میتوانند ماهی مراد خویش را صید نمایند که در صفوف متحد مردم شکاف ایجاد نمایند. دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی و زبانی میتواند زمینة مناسب برای ایجاد فتنه را فراهم سازد.
5ـ استفاده از شعارهای خوب و جذاب
بسیاری از فتنهگران چنین وانمود میکنند که خواهان امنیت و آرامش مردم و اصلاح امور جامعهاند: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ».
منافقان زمان پیامبر، به منظور کارشکنی در کار آن حضرت و برنامهریزی برای حرکتهای براندازانه، کوشیدند از راه تأسیس مسجد (مسجد ضرار) به هدف خود نایل شوند. نیت اصلی آنان ضربه زدن به اسلام و ارتباط با مخالفان خارجی و کارشکنی در فعالیتهای دولت اسلامی بود؛ اما با استفاده از قالبی زیبا و از راه تأسیس مسجد به انگیزه حمایت از مردم و ضعیفان و پیرانی که رفتن به مسجد «قبا» برایشان دشوار بود، میخواستند به هدف خود دست یابند: «وَ الّذِینَ اتخَذُوا مَسجِداً ضِرَاراً وَ کفْراً وَ تَفْرِیقَا بَینَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِّمَنْ حَارَب اللّهَ وَ رَسولَهُ مِن قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسنى وَ اللّهُ یَشهَدُ إِنهُمْ لَکَذِبُونَ» (توبه/ 107) (13)
6ـ درآمیختن حق و باطل
آمیختن حق و باطل از دیگر شگردهای فتنه گران می باشد که حضرت علی(ع) در خطبه 50 ضمن بیان علل شروع و وقوع فتنه ها به آن می پردازند و می فرمایند:
«اگر باطل با حق آمیخته نمیشد حقجویان آن را میشناختند و اگر حق به باطل پوشیده نگردد، دشمنان مجال طعنه زدن به آن را نمیداشتند. لیکن اندکی از حق و اندکی از باطل را میگیرند و با هم میآمیزند و در این هنگام شیطان فرصت مییابد تا بر دوستانش مسلط گردد و کسانی که لطف خداوند از پیش شامل حالشان شده است، نجات مییابند.» (نهج البلاغه، خ50) (14)
طبیعی است کسی که میخواهد در جامعة اسلامی و در میان مسلمانان فتنهگری کند، نمیتواند علناً با معارف اسلامی و ارزشهای دینی مخالفت کند، و الا در همان ابتدا با شکست مواجهه خواهد شد. و یا نمیتواند به صورت آشکار انگیزههای باطنی خود را برای مردم بازگو نماید. اگر مردم بدانند که ارباب فتنه دنبال منافع دنیوی خود و به دنبال کسب قدرت برای خود هستند، هرگز حاضر نیستند هیزم آتش آنان شوند. به همین دلیل، فتنهگران میکوشند آمیزهای از سخنان حق و باطل را به شکلی جذاب و تأثیرگذار به مردم ارائه دهند. لباسی از حق را بر اندام انگیزههای باطل خود بپوشانند. اگر بگویند ما قانون خدا و مقررات دینی را قبول نداریم، کسی از آنها نمیپذیرد اما با شعار حقوق بشر و دموکراسی جلو میآیند. هر چند اینها الفاظی زیبا هستند اما در پشت این الفاظ زیبا، غالباً انگیزههای شیطانی نهفته است.
پیامدهای فتنه
1- پیدایش «تشکیلات فتنه»
امام علی، «برپایی و گسترش پرچمهای گمراهی» است. فتنه موجب میشود فتنهگران هویت جمعی و تشکیلات اجتماعی منظمتر و منسجمتری پیدا کنند. پیامد فتنه این است که کسانی که تا قبل از وقوع فتنه هیچ شناخت و آشناییای نسبت به یکدیگر نداشتند، همدیگر را پیدا میکنند. امکانات و نیروهای پراکندة خود را هماهنگتر و منسجمتر میسازند. نتیجة پیدایش «تشکیلات فتنه» این میشود که فتنهگران میکوشند مرامنامه و اساسنامهای برای خود تدوین کنند. مبانی فکری خود را ساماندهی نمایند. برای آیندة تشکیلات خود برنامهریزی دقیقتری داشته باشند تا بتوانند تأثیرگذاری بیشتری در جامعه داشته و نیروهای بیشتری را جذب نمایند.
2- فراموششدن ارزشها
ایجاد شبهه در دین و باورهای اجتماعی مردم، بیتوجهی به مقررات اسلامی و ضوابط اداری و اقتصادی نظام اسلامی، ثروتگرایی و مالاندوزی، بدعت در دین و هواپرستی از جملة بسترها و عوامل ایجاد فتنه بودند. طبیعتاً اگر در نتیجة این علل و عوامل فتنهای رخ دهد، حاصلی جز از بین رفتن احکام و ارزشهای اسلامی نخواهد داشت. (15)
پی نوشت ها
6 ـ فتنه و فتنه گران با نگاهی به نهج البلاغه امام علی(ع)، تهران:مؤسسه هنری و فرهنگی قدر ولایت، 1380، ص124ـ 123.
7ـ نهج البلاغه، خطبه 50، پیشین، ص71.
8ـ نهج البلاغه، ترجمه علی شیروانی، قم: نسیم حیات،1388،ص622.
9ـ ناصر مکارم شیرزای، پیام امام «شرحی تازه و جامعی از نهچ البلاغه»، ج2، تهران:دارالکتب الاسلامیه، ص566.
10ـ شریفی، پیشین، ص13.
11 ـ فتنه و فتنه گران ، پیشین، ص50ـ 49.
12ـ شریفی، پیشین، ص14.
13ـ شریفی، پیشین، ص13.
14ـ طبیعی، پیشین، ص55.
15ـ شریفی، پیشین، ص20.